![]()
بي خيال است...
خيلي بي خيال...
همان كسي كه تمام خيال من است....
هنوز دلخوشي ذهن خسته ام اين است
كه در خيالت
بي خيال من نيستي...!
حواست كجاست اي چشم؟؟
خوابي يا كوري؟!!
حماقت هاي خودم كه هيچ
خيانت هاي اورا هم نمي بيني؟؟
رقاص كه باشي
ديگر آهنگ خاصي معناندارد...
باهرآهنگي بايد برقصي!!
واين روزها...
چه بد آهنگهايي مي زند روزگار...
ومن...
هنوز برايش مي رقصم...!
هرچند نمي دانم خوابهايت را با كه شريك مي شوي
اما هنوز
شريك تمام بي خوابي هاي من
تويي...!
مي گويد:كلمات گاهي بار معنايي خودرا از دست مي دهند...
اين روزها"دوستت دارم"ديگر قلب كسي را به تپش وا نمي دارد!
و گونه كسي را سرخ نمي كند!
مي گويم مشكل از دوست داشتن نيست از تكرار است...
ديگر نمي خواهم به خيال كسي بروم...
آنقدر خوش قدم هستم كه
هربار كسي جايم را مي گيرد...!
خدايا...!
چرا تا زنده ايم
روانمان را شاد نمي كني؟!
همينكه مرديم...
شادروانمان مي كني؟!
تنهاييم را كسي شريك نيست ...
مطمئن باش!
دست احتياج به سمت تو كه هيچ
به سمت خودم هم دراز نمي كنم...!
شايد كه تنهاييم از تنهايي دق كند...!!!
|